*** حامد مرادمند جلالی ***
بوریس جانسون یا همان ترامپ انگلیسی، در رقابتی تنگا تنگ و قابل پیش بینی به کابینه حزب حاکم محافظه کار بریتانیا بازگشت. اما در نه در قامت وزیر دستگاه دیپلماسی،بلکه نخست وزیری با آرزوهای بزرگ.
آرزوهایی که سالها پیش در خصوص تحقق و چگونگی روند اجرای آن با همکلاسی های درسی خود در کالج ایتون با افرادی همچون دیوید کامرون،نخست وزیر سابق بریتانیا به بحث و گفتوگو می پرداخت و از آن در نشریات معتبر بریتانیایی قلم میزد.
روزنامه نگاری که بازگشته تا سیاستمداری تاثیر گذارتر از مورخان و تئوری نویسان دنیای سیاست باشد. بوریس جانسون طی انتخاباتی رقابتی و چند مرحله ای در نهایت با رای گیری از ۱۶۰ هزار نفر از اعضای حزب محافطه کار و کسب بیش از ۶۰ درصد آرا با حکم تشریفاتی ملکه الیزابت به خانه شماره ۱۰ خیابان داونینگ راه یافت. وی در این مدت کوتاه از پیروزی به تشریح اقدامات مدنظر و لازم الاجرای کابینه جدید خود طی ماههای آینده پرداخته و مصمم است تا در موعد مقرر ۳۱ اکتبر،حتی بدون توافق جامع از اتحادیه اروپا خارج شود. مسیری که تاکنون دوقربانی سیاسی سمت نخست وزیری را از سر گذرانده است و خط و نشان اتحادیه اروپا گویای این هشدار است که مذاکره ای مجدد در خصوص مفاد و موعد مقرر برگزیت با نخست وزیر جدید بریتانیا صورت نمی پذیرد.
ترامپ دیگر تنها نیست.سیاست پوپولیستی دونالد ترامپ در قانع کردن رای دهندگان آمریکایی که تا چند سال پیش برای رسیدن به کرسی اول فرد سیاسی کشور، تنها یک مولفه کم ارزش تلقی میشد امروز به جایگاه ویژه ای در مناسبات سیاسی و انتخاباتی رهبران کشورهای حتی اروپایی با سابقه درخشان در تجربه دموکراسی دست یافته است.
در این سوی آبهای اقیانوس اطلس نیز دیگر بوریس تنها نیست. عزمش را جزم کرده تا بزرگترین معاهده تجاری-اقتصادی دو متحد سنتی قدرتمند را به محض خروج از اتحادیه اروپا رقم بزند. ظاهر و ظواهر پوپولیستی سیاستمداران نوظهور و تازه به دوران رسیده قدرت های بزرگ اقتصادی جهان و نگاه کاسب مدارانه و منفعت طلبانه ایشان،بیش از هر زمان، زنگ خطری در تهدید دموکراسی و شکوفایی مردم سالاری در معنای واقعی و متداول خود است. بوریس جانسون طی مدت کوتاهی که بر سر کار آمده است تا جایی که لازم بوده از مواضع رئیس جمهور ایالات متحده دفاع کرده و حتی خود را در موضعی انفعالی نسبت به تندروی ها و بلند پروازی های دونالد ترامپ قرار داده است.
ترامپ انگلیسی همچون ترامپ ایالات متحده، سابقه ای درخشان در تعویض و تخریب کابینه حزب محافظه کار به جا مانده دولت ترزا می از خود نشان داد، تا آنجا که به استنباط و تحلیل کارشناسان از پروژه ای تحت عنوان«کشتار تابستانی» پرده برداشت و استعفا و برکناری ۱۳ وزیر در حزب محافظه کار را طی کمتر از یک هفته رقم زد. هرچند که بیشتر آمده گان جدید در سمت های وزارت و صدارت رفته گان نه چندان دور در دولت ترزامی در مخالفت با مواضع سیاسی وی در خصوص چگونگی نوع طرح خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بوده و هستند.
سابقه سیاسی دو متحد سنتی بریتانیا-ایالات متحده،در گذشته ای نه چندان دور به دو قطبی های نزدیکی به لحاظ افکار و دیدگاه دیپلماتیک همچون دو قطبی مارگات تاچر-رونالد ریگان و دو قطبی تونی بلر-بوش پسر،باز می گردد. دو قطبی بوریس جانسون-دونالد ترامپ و تمایل هر دو به عصر شکوفایی مجدد روابط دیپلماتیک و منافع استراتژیک منطقه ای و بین المللی دو قدرت بزرگ جهان، یادآور همراهی این دو کشور در آفرینش و پردازش جنگهای مخرب و دامنه دار نقاط مختلف جهان بوده است. شاید اما بزرگترین فرق این دو قطبی خطرناک برخلاف سلف خود برای جامعه جهانی و ایران،نگاه و منش لیبرالی دو سیاستمدار غیر معقول در عرصه سیاست بازی با نگاهی نه چندان دراز مدت از بازخورد پوپولیستی اقدامات سنجیده و نسنجیده خود باشد.
اما طی چندروز اخیر،افزایش محبوبیت حزب حاکم محافظه کار بریتانیا با آغاز دوره نخست وزیری بوریس جانسون حاوی چه نکاتی می تواند باشد؟
سه سال پیش و طی یک بازی بزرگ سیاسی ۵۱ درصد از مردم بریتانیا به طرح خروج از اتحادیه اروپا رای مثبت دادند که توجه به جامعه آماری رای دهندگان موافق و مخالف طرح، خود گویای چگونگی نگاه شهروندان کشورهای انگلیس،ولز، ایرلند شمالی و اسکاتلند به تحولات و مطالبات سیاسی و مدنی آنها بوده و هست. افزایش محبوبیت حزب حاکم و در راس آن بوریس جانسون طی چند روز اخیر،می تواند جدای رفتار پوپولیستی،جنجالی و دلقک مابانه شخص نخست وزیر و همچنین حواشی پیرامون وی ناشی ازتصمیم مصمم جانسون در تعیین تکلیف قاطعانه خروج بدون توافق طرح موسوم به برگزیت سخت بوده باشد.
بوریس جانسون که درکنار نایجل فاراژ از سیاستمداران ملی گرای بریتانیا، جزو طرفداران و رهبران کمپین خروج از اتحادیه اروپا بوده، سالها قبل و به واسطه شخصیت روزنامه نگاری خود در نشریات تایمز و دیلی تلگراف به تشریح مفاد و معایب اقتصادی-فرهنگی و سیاسی خروج یا عدم خروج بریتانیا از اتحادیه گمرکی اروپا می پرداخت و چهره ای شناخته شده و قابل پیش بینی در خصوص مواضع شفاف سیاسی برای سمت نخست وزیری و یکسره کردن کابوس برگزیت بوده است.
بوریس جانسون در جدال سه ماهه پیش رو، هرروز بیشتر در باتلاق سیاسی تعویق خروج از اتحادیه اروپا ، خروج بدون توافق موسوم به برگزیت سخت،همه پرسی دوم برگزیت و یا همچنین انتخابات زودرس پارلمان بریتانیا دست و پا خواهد زد و این چهارراهه پر فراز و نشیب در مسیر دست یابی به آرامش سیاسی نسبی تا حصول اطمینان از ادامه روند شکوفایی بریتانیای کبیر،هزینه بردار و پرخطر خواهد بود. باید دید نخست وزیر باهوش بریتانیا از میان مسیر های معقول پیش روی خود کدامیک را قابل وصول تر تشخیص داده و با سرمایه گذاری درآینده سیاسی خود به آن مسیر گام خواهد نهاد. دور از ذهن نیست اگر بگوییم که بوریس جانسون با تاکید بر وعده خروج به هنگام بریتانیا از اتحادیه اروپا در موعد مقرر۳۱ اکتبربر سر کار آمد و توانست نظر مثبت و مساعد رای دهندگان محافظه کار را به دست آورد.حال آنکه بعید به نظر می رسد که چنان ریسکی درخصوص تعویق زمان اجرای خروج به جهت از دست دادن وجاهت سیاسی خود را بپذیرد. از سویی دیگر وی یکبار در کسوت وزیر امور خارجه، تجربه ناموفق برگزاری انتخابات زودرس پارلمانی در دوره ترازمی را چشیده و با تجربه شکست بازی سیاسی نخست وزیر وقت، شاهد ناکامی حزب محافظه کار در کسب اکثریت کرسی های مجلس عوام در انتخابات پارلمانی و اجبار دولت به تشکیل کابینه اعتلافی بوده است و هرگز برای بار دوم دست به چنین قمار خطرناکی نخواهد زد.گزینه دیگر پیش پای نخست وزیر جدید بریتانیا ، همه پرسی دوم خروج یا عدم خروج از اتحادیه اروپاست که باتوجه مخالفت صریح اتحادیه با چنین حرکت سیاسی و حتی حزب اپوزیسیون کارگر بعنوان موافق طرح خروج و همچنین زمان اندک از موعد مقرر و هزینه های سیاسی-اقتصادی بالایی که سربار کشور خواهد کرد غیرمعقول و دور از نظر میرسد.
بنابراین بوریس جانسون۵۵ ساله، مسیری یک طرفه و بی بازگشت تا سرانجام برگزیت سخت در پیش رو می بیند که طی سه ماه آینده انرژی و محاسبات سیاسی-اقتصادی خود را بر فرض ایجاد کمترین هزینه و بیشترین بهره برداری پوپولیستی بر آن متمرکز خواهد کرد.