شما اینجا هستید

یادداشت سردبیر » اقتصاد منطقه ای

*** حامد مرادمند جلالی***

طی دهه های اخیر، توجه و توسعه ی اقتصاد منطقه ای –  به عنوان یکی از عناصر محرک اقتصاد کلان، مدنظر کارشناسان و سیاسیون کشورهای مختلف بوده و هست.

اقتصاد های منطقه ای موفق – باتوجه به ریشه و مدل سرزمینی خود ، خواستگاهی مورد اعتماد و اعتنا به جهت سرمایه گذاری در حوزه های انرژی ، صنعت – معدن ، کشاورزی و حتی مقوله فرهنگی- گردشگری می باشد که در اغلب موارد ،  بازدهی قابل قبول و زود هنگامی را به لحاظ سودآوری مطمئن و درصد ریسک پایین به دنبال دارد.

اقتصاد کلان امروز به مفهوم بین المللی (International  Economics) آن در مسیر پیشرفت و پویایی خود  ، به زیر شاخه های مطمئن و سودآور قطعی – با درجه ی ریسک پذیری قابل اعتمادی نیازمند است که  توسعه ی اقتصاد منطقه ای باتوجه به ظرفیت های جغرافیایی هر نقطه از کشور می تواند موتور محرکه ی جنب و جوش اقتصادی –  سیاسی  و  فرهنگی آن بخش را  شتاب ببخشد.

واضح است که تمرکز اقتصاد در مرکز – به لحاظ سیاست های کلی برنامه ریزی شده و تصمیم ساز، اجتناب ناپذیر بوده اما آزادی عمل مراکز اقتصادی منطقه ای-  با تمهیدات ویژه ای که جهت رونق کسب و کار های خود درنظر گرفته می شود می تواند در کاهش نرخ بیکاری مناطق در مسیر توسعه ، ایجاد انگیزه نموده و به پویایی و چرخش مالی قابل قبولی منجر شود.

نسخه پیچی کلی در اقتصاد سرزمینی که دارای استعداد و ظرفیت گوناگون و متکثری به لحاظ منابع و نیروی کار است به بررسی جزئیات ظرفیت منطقه ای و بومی شده ی آن بستر محیطی نیازمند می باشد ، لذا دیکته ی تمام دستورات از مرکز سیاست گذاری کلان اقتصادی یقینا بسیاری از جوانب متعدد و نقاط ضعف و قدرت بالقوه ی آن را نادیده خواهد گرفت.

تشکیل مجالس اقتصادی منطقه ای ، یکی از راهکار های استعداد یابی و شناسایی قوت و ضعف اقتصادی گستره ی جغرافیایی در لوای حکومت سیاسی مرکزی خواهد بود که خود مکمل پویایی در راستای تصمیم سازی و مسیریابی اقتصادی درست می باشد.

آزادی عمل مناطق ویژه ی اقتصادی تضمین کننده ی موفقیت و شکوفایی استعداد ها و زیرساخت های گستره ی جغرافیایی خاص آنها بوده که بایستی از جانب حکومت مرکزی مورد استقبال و پشتیبانی فرهنگی، زیرساختی و بودجه ای قرار گیرد.

به گمان من، اقتصاد منطقه ای موفق – با کسب خودمختاری اقتصادی – بر اساس تابعیت سیاسی از حکومت مرکزی، در حوزه های توسعه – تجهیز و بهره برداری قابل حصول و  وصول می باشد.

حکومت مرکزی بایستی اختیارات حاکمیتی مورد نظر فعالان حوزه ی اقتصادی و آزادی عمل مدنظر ایشان را در اختیار مراکز متکثر قدرت در زیر شاخه های جغرافیایی جامعه ی هدف – باز تعریف نماید.

اما تبادل مالی و تقسیم منافع عاید از اقتصاد منطقه ای تحت عنوان بازپرداخت وجوه دریافتی و دریافت حق السهم مناطق مختلف با توجه به درصد توانایی تولیدی آن در این مدل اقتصادی ، خود به ساز و کاری ویژه نیازمند می باشد.

یکی از مدل های موفق دریافت و پرداخت عایدی موثر بر فعالیت اقتصادی منطقه ای که در مسیر توسعه ای کشورهای دیگر مورد استفاده قرار گرفته است اصطلاحا مدل پرداخت خراج پس از کسر هزینه های جاری و منفعت قراردادی به سیستم مالی مرکزی واحد ،  متصل به بانک مرکزی یا صندوق ملی مالی دولت مستقر در مرکز موسوم می باشد که باتوجه به استعداد اقتصادی منطقه ی موردنظر و ضریب سودآوری و درصد هزینه کرد آن بازتعریف می شود.

بنابراین اقتصاد منطقه ای –  تحت اختیارات سیستم سیاسی متمرکز مرکزی ، نیازمند قواعد و قوانین مالی دوجانبه شفافی در حوزه ی دریافت و پرداخت خواهد بود که بسته به نوع سیستم حکومتی هرکشوری ،  توسط مجالس قانون گذار و اتاق های فکری خاص آن قابل نظام مندی و راستی آزمایی می باشد .  در این نوع اقتصاد، جامعه ی هدف و به اصطلاح بازار موردنظر هر منطقه ای – با توجه به اصل رقابت و الویت سازی های درون منطقه ای ، توسط کارشناسان مربوطه مورد ارزیابی و تحلیل قرار خواهد گرفت.

واضح است که در این سیستم پویای اقتصادی، درجه ی برخورداری از درآمد حاصل نیز شامل رتبه بندی و الویت بخصوصی خواهد بود که با توجه به سیستم حاکمیتی خاص هرکشوری ،  توسط تصمیم سازان کلان سیاسی در مرکز – به مناطق تحت نظر ابلاغ می گردد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

اقتصاد خزر | آخرین اخبار گیلان

فید مطالب
کانال آپارات
توییتر
یوتیوب
فیسبوک
گوگل پلاس
اشتراک گذاری در تلگرام
اشتراک گذاری در فیسبوک
اشتراک گذاری در تویتر
اشتراک گذاری در گوگل پلاس
اشتراک گذاری در لینکداین
فید مطالب
کانال آپارات
توییتر
یوتیوب
فیسبوک
گوگل پلاس